آویسا آویسا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

دوتادخترخاله نازنازی

اندر احوالات بهمن ماه

1392/12/1 12:28
نویسنده : مامان زینب
482 بازدید
اشتراک گذاری

توی این ماه خیلی بهم بد گذشت اینکه مجبور شدم آویسای عزیزم و از شیر بگیرم اصلا فکر شو نمی کردم اینقد سخت باشه نه برای آویسا بیشتر  برای مادر خیلی سخته جدا شدن از هم ناراحت ولی خوب بالاخره باید مستقل بشی  خدا رو شکر دختر خوبی بود  و اذیت نمی کرد ولی چند شب اول بیدار می شد و گریه می کرد ولی بعدش می خوابید خیلی هم زود رنج شدی منم خیلی خیلی ناراحت و غمگین  ناراحتاحساس عذاب وجدان اینکه هیچ کاری برات نکردم ...

آویسا و پانیذ و آوردیم کنار رودخونه و سنگ پرتاب می کردن آویسا این کار رو خیلی دوس داره

 

 

الهی قربون او ژستات برم من 

با گریه شدید خوابیدی و بهونه ممه رو می کردی ناراحت

اینجا هم حسابی داری مشغول بازی

آویسا روی درخت کنار آجی یا آدی آویسا 

آویسا کنار آرین یا به زبون آویسا آیین

 

پسندها (1)

نظرات (16)

ایناز
1 اسفند 92 1:24
سلام میشه باشما درارتباط باشم چون منم ی دختر دارم خواهشا سوالی دارم اگه میشه ب÷رسم حتما ب وبم بیاید نظر بهم بده مرسی ممنون
مامان زینب
پاسخ
باشه عزیزم
فریبا
4 اسفند 92 23:24
عزیزم ماشالا خانوم شده دخترت دیگه خدا برات حفظش کنه و همیشه دختر خاله های مهربونی باشن واسه هم
مامان زینب
پاسخ
ممنون دوست عزیز
منصوره
5 اسفند 92 8:18
سلام به دو تا دختر خاله ناز نازی همیشه لحظاتتون شیرین باشه
مامان زینب
پاسخ
ممنون مامان مهربون
مامان آیسو وآیسا
5 اسفند 92 11:37
وای چه عکسهای ناززززززززی از آویسا جووون انداختی دوستم... عالی بودن
مامان زینب
پاسخ
ممنون دوست مهربونم
معصومه
9 اسفند 92 17:29
خسته نباشی مامانی یه پروژه مهم رو پشت سر گذاشتی عکسهای دختر خاله های نازنازی خیلی خوشگل شدن مخصوصا عکسهای کنار رود خونه
مامان زینب
پاسخ
ممنون دوست عزیز خوشکل میبینی
منصوره
13 اسفند 92 8:36
سلام نیستین؟؟؟ درگیر خریدای عید و خونه تکونی ام دوست عزیز
آرین
17 اسفند 92 15:33
چه جیگرایی قربونت برم آویسا پانیذ مانکن شدی
مامان ستیانفس
20 اسفند 92 9:08
الهی عزیزم از شیر گرفتیش سخت بود؟منم باید کم کم رو این پروژه کار کنم ای جون چه ناز خوابیده عسلی،حتما حسابی بهونه گرفت،این دورانهای خیلی سخته ولی خوبی بچگی اینه که همه چی رو زود فراموش میکنن،تاچند روز دیگه حسابی واسش عادی میشه شاد باشید عزیزانروی ماه گل دخملی رو ببوس
مامان زینب
پاسخ
آره عزیزم خیلی خیلی سخت و دردناک بود یکماه گذشت ولی وقتی یادم میاد بازم گریه م می گیره اوایل خیلی بهونه می کرد ولی الان بهتر شده ممنون دوست عزیز
مامان آیسو وآیسا
27 اسفند 92 13:20
سال نو پیشاپیش مباررررررک
مامان زینب
پاسخ
سال نو شما هم مبارک
منصوره
28 اسفند 92 10:08
بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد بهار بر شما مبارک
سمانه مامان آرشیدا
1 فروردین 93 15:21
سلام. چه خاله های نازی. خیلی خوبه که تو یه سن و سال هستن و همبازی هم میشن. خدا حفظشون کنه. سال نوتون هم مبارک. ممنون که به ما سر زدید.
مامان ستیانفس
28 فروردین 93 17:28
سال نو مبارکبرای آویسای گلممی خوام سری بعدی که به وبلاگت اومدم عکسهای جدید گل دخملی رو ببینم مامانی
مامان ستیانفس
18 اردیبهشت 93 12:22
خصوصی
طبیب دلها
12 خرداد 93 0:47
سلام چن نت داغونه هر چی نظر مینویسم ثبت نمیشن
مامان آیسو وآیسا
16 خرداد 93 20:06
منصوره
17 خرداد 93 10:10
سلام عزیزم خوبین؟چرا آپ نمیکنی ؟؟؟؟